من دخترم
روسریت را درست ببند.. لباس هایت پوشیده باشد.. آرایش نکن.. حتی اگر راه دارد زیباهم نباش!
پنهان کن خود را دخترک... در دانشگاه هزاران خواستگار داری اما خواستار یک شبند!
در خیابان هزاران راننده شخصی داری اما مقصد همه مکان خالیست و بس...!
کمی نگاه کن در میان دوستانت برادرها داری، باورمیکنی؟! روی خوش نشان بده تا ببینی این
برادرها چگونه هم خوابت خواهند شد!
دخترک... روز به روز میترسی، آزرده خاطر میشوی، کمی که فکر کنی لرزه بر تنت مینشیند!
از دید مردم اینجاا...! زشت باشی هرزه ای! اگر زیبا فاحشه! اگر اجتماعی برخورد کنیخراب! و اگر
سرد باشی میگویند قیمتش بالاست
دخترک... اینجا زن بودن دل شیر می خواهد؛ باید مرد باشی اگر بخواهی زن باشی
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:واقعا
پاسخ:اوهوم
از این بیهوده بودنها
از این بی تاب ماندنها
از این تردیدها
نیرنگها
شکها
خیانتها
از این رنگین کمان سرد آدمها
و از این مرگ باورها و رویاها
پریشانم …
دلم پرواز میخواهد !
پاسخ:مرسی
یــک کــوه سخــت ولی نــــرم...
دلســنگ اما مهـــربان....
خشن اما وفــادار....
مغـــرور اما شکیبا ....
لجبــــاز ولی همـــدم .....
دیوانــه ولی عاشـــق.....
پاسخ:واقعا
بـــرای گفتــــن نداشــته باشــی
با کســــــــــی کــه تا " دیروز "
تمام حــرف هایــت را فقــط
به او می گفتــــی ... !!
پاسخ:اوهوم
و هنوز نمی دانم چگونه می شود هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی
من بدهکارت می شوم . . .
پاسخ:فداات عاطفه
بهــانه ی "تـــو" را دارد!
تــــو می دانــی بهانه چیست؟!
بهــانه...
همان است که شب ها خواب از چشم خیس من می دزدد...
بهــانه ...
همان است که روزها میـان انبـوهی از آدم ها ،
چشمانم را پـــی تو می گرداند.
بهــــانه...
همان صبری است که به لبانم سکـــوت می دهد
تا گلایه ای نکنم از "نبـودنت"
من صبورم اما
این دل دیوانه، صبر می داند چیست .
پاسخ:ممنون
وقتی اشک هم ارامش نمیکند.....!!
خدایا.....!؟
مگربودن او در کنارم چقدر از جهانت را میگرفت؟؟؟؟
پاسخ:واقعا
به یک رفیق بی منت،
که ترو فقط واسه خودت بخواد
که وقتی تو اوج تنهایی هستی،
با چشماش بهت بگه:
هستم تا تهش....
پاسخ:اره واقعا
به همـه کس بگویم ..! ! !
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم... ،
تا همه فکـــــــــر کنند...
نه دردی دارم و نه قلبــــ ! ! !
پاسخ:ممنونم
باور مي کني کسي براي تنها نموندنِ تو نمياد ،
اگه کسي مياد براي تنها نبودنِ خودشه!!
پاسخ:تشکر عزیزم
لحافه من آبی بود چرا رنگش سفـــید شده؟؟؟
بالشتم از پنبــــه بود چرا مثل سنگ شده!!!
بابایی تو که میدونستی از تاریکی میترســم, چرا لامپ روشن نکردی؟؟؟
مگه داره بارون میاد!!!اخه همه جا بو خـــاک میده......
من که دیروز حموم بودم, چرا منو شستن!!!
عشـــقم چرا گریه میکنـــــی؟؟؟آروم باش
مگه زنده بودم ارزشمو فهمیدی؟!؟!؟!؟!؟!....
پاسخ:وای نههههههه
پاسخ:سلام عزیزی باشه
وقتی اشک هم ارامش نمیکند.....!!
خدایا.....!؟
مگربودن او در کنارم چقدر از جهانت را میگرفت؟؟؟؟
پاسخ:واقعا
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام تا
آرامش اهالی دنیا
خط خطی نشود...
اینجا زمین است
اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است
اینجا گم که میشوی
بجای اینکه دنبالت بگردنن
فراموشت میکنند....
پاسخ:“ﻋـــــﺎﺷﻖ” ﺭﺍ ﮐـــﻪ ﺑــﺮﻋﮑــــﺲ ﮐﻨـــﯽﻣﯽ ﺷــــﻮﺩ “ﻗـــﺸﺎﻉ” ﺩﻫﺨــــﺪﺍ ﺭﺍﻣﯽ ﺷــﻨﺎﺳﯽ؟ ﻟــــﻐﺖ ﻧــﺎﻣﻪ ﺍﺵ ﺭﺍﮐــــﻪ ﺑــﺎﺯ ﮐـــﺮﺩﻡ ﻧـــﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ﻗــــﺸﺎﻉ:ﺩﺭﺩﯼ ﮐﻪ آﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺯﺩﺭﻣـــــﺎﻥ ﻣﺎﯾــــﻮﺱ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ..
روزگار هلت میدهد اما قرار نیست تو بیفتی
اگر خودت را به آسمان گره زده باشی اوج می گیری
به همین سادگی
پاسخ:چشم
پاسخ:سلام داداشی ممنونم